اقیانوس وحی

بیا زین قالب خاکی سفر کن / بر اقیانوس وحی حق گذر کن

اقیانوس وحی

بیا زین قالب خاکی سفر کن / بر اقیانوس وحی حق گذر کن

گذری بر خاطرات

 

سلام به همه ی خوبا نی که این وبلاگ رو برای دیدن و خواندن  انتخاب کردند .

گفتم بد نیست خاطرات قرآ نی ام را بریتان بگویم ، خدا را چه  دیدید شاید به کا ر علاقمندانی که هنوز به این اقیانوس وصل نشده اند ونمی دانند از کجا شروع کنند بیاید .

من از دوران کودکی  ودر طول دوران تحصیلم علاقه خاصی به قرائت قرآن داشتم و چون پدرم ( رحمة ا... علیه ) قاری ومربی قرآن بودند ، همیشه نوای روح بخش قرآن  در منزل ما طنین انداز بود . من هم  به این واسطه تا حدودی لحن عربی قرآن را گرفته بودم و با تقلید صدای اساتید برجسته ومخصوصا پدرم در مدرسه  سر صف قرآن می خواندم وتا آخر دوره ی تحصیلم قرائت قرآن راداشتم ، امّا نه به صورت تخصصی ، تا اینکه پدرم « مرحوم استاد احمد مروّج » در آبانماه  1372 ما را در این دار فانی تنها گذاشت .

 برادرم که در زمان حیات پدرم  خود جزء بچه  قاری ها بود و چندین بار در مسابقات قرآنی رتبه آورده بود با رفتن پدر ضربه ای بزرگ  بر او وارد شد و متأسفانه از ادامه ی راه باز ماند و کناره گیری کرد . آرزو می کنم که به زودی به این اقیانوس بپیوندد.

من نیز با رحلت پدر چند سالی از جلسات قرآنی جدا افتادم ، تا اینکه  در سال 1378  که  دختری 5/1  ساله داشتم به کلاس حفظ قرآن  در محضر استاد خانم کاشی زاده که از حافظان برجسته ی کشوری بودند ، پیوستم . امّا حفظ به تنهایی مرا ارضا نمی کرد  و احساس کردم که حفظ به تنهایی نمی تواند دلم را به این نور الهی پیوند دهد . و از طرفی تشویقات مادر عزیز و همسرم انگیزه ی مرا در امر آموزش علوم قرآنی  تشنه تر می ساخت .  در همین روزها بود که خانم جواهری مدیر مؤسسه ی شیفتگان وحی (کانون قرآن وعترت سابق ) که از بستگان ما هستند به من پیشنهاد دادند  که برای آموزش  دوره های تربیت مربی به کانون مراجعه کنم . چند روز بعد به آنجا رفتم ، در آن زمان جای کوچک و به ظاهر محقری بود و من فکر نمی کردم که اینقدر ساده و کوچک باشد امّا نور قرآن آنچنان فضا را پر کرده بود که دربدو ورود مرا  مجذوب خود کرد . این بود که حفظ را رها کرده وبه دنبال آموزش علوم قرآنی رفتم . مهمترین دلیلی که مرا پای بند کانون کرد خلوص نیّت خانم جواهری و همکارانشان  بود که با تمام وجود در جهت ارتقای سطح آموزش قرآن تلاش می کردند . همین خصوصیا ت ، عنایت والطاف الهی را نسبت  به کانون بیشتر کرده بود وباعث شد در مدت کوتاهی ، کانون استیجاری به لطف خدا و کمک های مردمی  وسعت پیدا کند و بعد از خرید ملکی تبدیل به مؤسسه شود . به هر حال من در سال 1378 وارد کانون شدم وبعد از گذراندن دوره های تربیت مربی  از همان زمان فعالیت خود را آغاز کردم  و به لطف خداوند توانستم جزئی نا چیز از  خدمتگزاران قرآن باشم . من این لیاقت را بعد از خدا مدیون پدر مرحومم و خانم جواهری هستم که از همین طریق صمیمانه از ایشان سپاسگزاری میکنم . در طی این سالها روز به روز بر فعالیّت های این مؤسسه افزوده می شود . این مؤسسه در حال حاضر 100 شعبه قرآنی را توسط مربیان با تجربه  اداره میکند  که در سراسر شهر مقدس قم پراکنده است . در سال 1379 فعالیت خود را در گروه تواشیح کوثر آغاز کردم  که اوایل افراد گروه ثابت نبودند . جا دارد  از همه ی آن عزیزان که در برگزاری مراسم ها ما را یاری کردند سپاسگزاری  کنم  . بعد از آن  گروه هفت نفره ای که همه از مربیان برجسته بودند فعالیّت  خود را آغاز کردیم .  افراد گروه  خانمها ( امیری – فخاران – کاظمی – موسوی – غلامرضا پور- معصومی ) و بنده ی حقیر بودیم . بهترین ثمره ی  من در این سالها بدست آوردن دوستانی است که بواسطه ی تواشیح با آنها آشنا شدم و حاضر نیستم در هیچ شرایطی آنها را از دست بدهم . ما چند سالی است که از این طریق ارادت خالصانه ی خود را تقدیم پیامبر و ائمه ی اطهار علیهم السلام می کنیم باشد تا شاید مورد عنایت حضرت حق قرار گیرد . جا دارد در اینجا از تشویق و حمایت همه جانبه ی همسرم آقای ستار دهدشتی( شیمی دان و شاعر) قدر دانی و تشکر بی دریغ داشته باشم که اگر حمایت ایشان نبودهیچ بودم .

                                                                                تا وقتی دیگر . . .

نظرات 6 + ارسال نظر
تنها دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 18:08 http://www.ottelo.veb.ir

وبلاگ خوبی دارید . به ما هم سر بزنید . موفق باشید .

خدا با شماست انشاالاه هیچ وقت تنها نباشید چشم حتماْ سر میزنم

منصور دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 18:19 http://nafarbir.blogspot.com

به نظر می آید انسان سالم و با خدایی باشی .امیدوارم که در کارهایت موفق و موید باشی.من نیز انسانی هستم که دوست دارم سالم و با خدا باشم .التماس دعا .برایم دعا کنید تا عاقبت به خیر شوم

ممنون ما خود به دعای خیرشما نیازمندیم اگر قابل باشیم حتماْ

ameneh morshed دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 16:17

ba salam khedmate khanome moravvej
az jaee ke shoma az bastegane ma hastid va ma be khobi ba shoma va khanevadeye mohtarametan ashenaiye kameli darim ,mikhaham bedone mobaleghe begoyam ke ensani salem va ba khoda va mehrabani hastid...
enshallah har ja ke hastid movafagh va moaiad bshid
:-)dar zemn bakhshe gozari bar khaterat baraye man besiar jaleb bod
ba tashakor:ameneh

سلام من کوچک تر از این همه محبت شما هستم وخوشحال می شم با نظرات وانتقادات خود مرا دراین امر یاری کنید از لطف وعنایت شما ممنون

فاطمه مرشد سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 16:07

سلام. امیدوارم که حالتان خوب باشد. من خاطرات شما را خواندم و ار وبلاگ شما هم دیدن کردم خیلی خیلی جالب بود برای شما ارزوی موفقیت می کنم. خدا نگهدار

قربان شما ممنون شما لطف دارین برای شما هم آرزوی موفقیت در درس و زندگی می کنم

الهام چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:13 http://moravvej.blogsky.com

با سلام
از وبلاگ شما دیدن کردم وبرایم خیلی خیلی جالب بود .
من در دوران تحصیل در مدرسه دوستی به این نام داشتم فاطمه مروج ودر مدرسه امیر حسینی و عفت با او همکلاس بودم میخواستم بدانم ایا شما بوده ای یانه؟من خودم الهام مجتبوی هستم از قم
با تشکر

سلام علیکم ممنون شما لطف دارین باز هم به ما سر بزنید و نظر بدین فاطمه خواهر من است و دوره ی راهنمایی در امیر حسینی بوده ولی در عفت درس نخوانده من در هر دوی اینها درس خواندم . به هر حال از توجه شما ممنون لیلا و لاله مجتبوی خواهران شما هستند ؟ من با آنها همکلاس بودم البته اگر شما را درست شناخته باشم !
باتشکر فراوان

الهام جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 13:07

سلام بر شما خانم مروج
از پاسخ شما خوشحال شدم. بله لیلا و لاله مجتبوی خواهران من هستند. امیدوارم به سلامتی و موفقیت برگردید.وبلاگ شما را هم مرتب سر میزنم. خدا نگهدار شما

سلام من هم خوشحال شدم سلام مخصوص به خواهران عزیز برسانید . از لطف و عنایت شما سپاسگزارم وامید وارم هر جا هستید موفق باشید به امید بازگشت به وطن و دیدار هر چه زودتر شما دوست خوب.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد